در دست نوشته های پسرش پاشا در ۹ سالگی آمده است: «پدر من به جنگ رفته و دو ناوچه و یک فانتوم زده است و پدرم و چندین هزار نفر دیگر شهید شده اند و من خوشحال هستم که پدر من یک قهرمان بوده است و امیدوار هستم که ارتش کشور ما که همگی قهرمان هستند، هر چه زودتر این عراق تجاوزگر را شکست بدهد و ما را از دست آمریکای جهانخوار نجات بدهد و دیگر هیچ کشوری به ما تجاوز نکند و ما یک ایران آزاد و مستقل داشته باشیم.»