ساعت ۴ بعد از ظهر ۲۶ فروردین ماه ۱۳۶۷، برای محافظت از آب های نیلگون خلیج فارس و دریای عمان از اسکله پایگاه دریایی بوشهر حرکت کردیم؛ مأموریتی همچون مأموریت های گذشته. خبرها حاکی از آن بود که دشمن به سکوهای نفتی ما حمله کرده و نفتکش های ما را تهدید می کند. روز ۲۹ فروردین، اولین روز ماه مبارک رمضان بود. دریا متلاطم بود. همه جا بوی غریبی داشت. در ناوچه جوشن، آماده باش صددرصد اعلام شده بود. نزدیک جزیره سیری بودیم. در همه جا سکوت مطلق حکمفرما شده بود. آرام آرام تاریکی جای خود را به روشنی روز می داد.
در این هنگام متوجه بالگردهای آمریکایی شدیم که در اطراف ما گشت می زدند. چند رزم ناو آمریکایی نیز در اطراف ما بودند و تقریبا ما را احاطه کرده بودند. یکی از ناوهای دشمن روی مدار مخابراتی به ما اخطار داد: «محل را ترک کنید!» شهید دریادار علی زارع نعمتی در پاسخ گفت: «این منطقه جزو آبهای ایران است و این شما هستید که باید آب های ایران را ترک کنید.» بار دیگر اخطار داده شد که ناوچه را رها کنید! شهید زارع نعمتی نیز پاسخ داد: «ما تا آخرین قطره خون با شما خواهیم جنگید!»
قبل از شهادت، شهید نعمتی در تماس با دشمن هر گونه پیشنهادی را از طرف آنها رد و با همه وجود در مقابل آنها مقاومت کرده بود. نفس ها در سینه حبس بود. همه آماده درگیری با دشمن بودیم. بالگردهای دشمن نزدیک شدند و یکی از آنها در بالای سر ما پرواز می کرد. ما نیز بار دیگر به دشمن اخطار دادیم، اما این کار سودی نداشت. ناوهای آمریکایی از چهار طرف ما را محاصره کرده بودند و با موشکهای پی در پی ما را هدف قرار می دادند. سرانجام اصابت ترکش موشک روح پاک شهید علی زارع نعمتی را از جسم خاکی اش جدا کرد.