مشغول بررسی اوضاع عقبه دشمن بودیم که عناصر کمین دشمن با استفاده از دوربین دید در شب، ما را دیدند و به ما شلیک کردند؛ به طوری که ما مجبور شدیم از سمت دیگری به سوی نیروهای خودی برگردیم و به همین دلیل راه را گم کردیم و در میدان مین دشمن گرفتار شدیم. در همین درگیری، قطبنما از کار افتاد و ما سمت خودی و دشمن را نمیشناختیم. هوا کمکم روشن میشد و ما میبایست هر چه زودتر فکری برای بازگشت میکردیم، اما شهید پژوهنده با طمانینه خاصی به من گفت: «اول نماز بخوانیم که اگر شهید شدیم، بینماز از دنیا نرفته باشیم.»
شهید پژوهنده در همان میدان مین، بدون اینکه کوچکترین اعتنایی به وضعیت آن لحظه داشته باشد، مشغول نماز شد. در آن لحظات بحرانی، او به چهار جهت نماز خواند و بعد از دعا و نیایش، آماده خروج از میدان شدیم و با تلاش فراوان راه را پیدا کردیم و به موضع اولیه برگشتیم.