خطی که قرار بود توسط پیشتازان سپاه شکسته شود، متاسفانه تا صبح شکسته نشد. علتش حضور چند تانک استتار شده دشمن بود که اجازه عبور از پل سابله را نمیداد. شهید مخبری با بیسیم تماس گرفت و گفت: خط شکسته نشده و ما همینطور زیر آتش منتظر هستیم، چه کار کنیم؟ گفتم چه کاری میتوانی بکنی؟ گفت: اگر تلفات را قبول کنید، من ابتکاری به خرج میدهم. قبول کردم چون خط باید شکسته میشد. شهید نیاکی تلفنی به من گفت: لشکر ٩٢ زرهی به خطر افتاده است. چون تیپ ١٢ عراق روی رودخانه پلی احداث و خط ارتباطی خود را با یگانهای دیگر حفظ کرده است. به ایشان گفتم خط را با کمک مخبری خواهم شکست. شهید مخبری چند نفربر داشت. اولی را از خط عبور داد اما توسط دشمن منهدم شد. دومی و سومی هم به همین صورت منهدم شد. تا اینکه چهارمین نفربر توانست از خط عبور کند و خط را بشکند. با فتح پل سابله تیپ ١٢ زرهی دشمن کاملا منهدم شد.